آخرین آیه
از واقعه می گویم و می دانی چیست
از واقعه ای که، مَثَل نسل کشی ست
بازیچه ی دستیم، وَ بازیچه ی دین
تحریف خداوند، مسلمانی نیست
کفر است خدا را به خودش فهماندن
توجیه خدایی که نفهمیدی کیست
حالا که صراط راهمان «شلّاق» است
باید به بهشت رفت و در عیش، گریست
یک آیه قلم خورد، وَ دین ناقص ماند
ایمانِ بدون عشق، با کفر یکی ست...
آریا صلاحی
این کتاب را برعکس بخوانید
دیدگاه خود را بنویسید